1

شروعی تازه


به نام عشق و دوستی آغاز می کنم


امروز اولین روزی که تو این وبلاگ جدید شروع به نوشتن کردم 

و امیدوارم اینجا یه فضای امنی باشه واسه من

شاید امنیت یکی از مهم ترین ابزاری باشه که من رو به آرامش می رسونه

من امنیت رو از چند تا چیز مهم تو زندگیم می گیرم اولیش سلامتی و شادی عزیزام دومیش حس تنها نبودنه شده بارها و بارها توی یه جمعی بودم و به شدت احساس تنهایی کردم و برعکس شده یه جایی فقط با یه نفر بودم و احساس کردم یه دنیا آدم پشتم هستند.

مورد بعدی که به من امنیت می ده شرایط محیطی که یکی از مهم ترین هاش بهداشته البته قبل از محیط بهداشت فردیه یعنی من اگه قرار احساس امنیت کنم باید جایی باشم که بتونم حمام کنم و لباس تمیز داشته باشم من وقتی فیلمهای ماجراجویی می بینم که یه سری آدم افتادن تو یه جزیره و دارن تلاش می کنند برای نجات خودشون اول به این فکر می کنم که وای بدون حموم و لباس کافی می خوان چیکار کنند و بعد به چیزهای دیگه فکر می کنم. وقتی می رم دریا یا می رم جنگل اگه اونجا قبلش توسط ما آدمها کثیف شده باشه اصلا لذت نمی برم و فقط به این فکر می کنم که بیام چند نفر رو پیدا کنم بریم اونجا رو تمیز کنیم.

بی پولی یکی از چیزهای دیگه است که امنیت رو ازم می گیره به خاطر همین هر وقت ماهیانه دریافت می شه اول به پر کردن خونه فکر می کنم و بعد چیزهای دیگه وقتی بوی غذا تو فضای خونم می پیچه به شدت احساس امنیت می کنم.

تو زندگی یه چیز رو خوب یاد گزفتم و اونم این که من به تنهایی می تونم به زندگیم امنیت و آرامش بدم  این و بارها و بارها تجربه اش کردم وقتی من سالمم می خندم کارهام و به موقع انجام می دم کل زندگی دو نفره مون نظم داره و آقای همسر هم به شدت احساس امنیت می کنه و با لبخند من لبخند می زنه و شاد... امان از روزی که من بی حوصله باشم همه چی از نظم و انضباط خارج می شه حتی آقای همسر!


نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد